۱۳۸۹ بهمن ۱۳, چهارشنبه

رســــــــــتار

              رستار زایده‌ی اندیشه‌ی تضاد و ابهام است. خالق دنیایی که هیچ قدیسی ندارد٬ بی‌مرز و فاقد هرگونه خط قرمز. نوشتن٬ رسالت اوست٬ دیدگاهِ مشکوک و بدبین او لازمه‌ی نوشتن‌ش است. هرچند با این امید زندگی می کند که جهان را خوش‌بینانه تغییر دهد. تضاد و ابهام عناصر وجودی اویند و لزوما تنها آن‌ها که می‌اندیشند را به رسمیت می‌شناسد. و عشق٬ شاید تنها عشق٬ خالق او بود.
             رستار یک لقب نیست٬ رستار اسمی‌ست برای پوشیده بودن٬ برای بودن در عین نبودن٬ برای نوشتنِ بی دغدغه٬ برای دوری از شهرت. برای آن که نشناسند٬ برای آن که داوری نکنند. برای آن که تنها بخوانند و بیاندیشند.
            اینجا٬ کاخِ کاغذی نوشته های اوست٬ برای شما تا شریک لحظه های تضاد و ابهام باشید. برای شما که تنها دلیل بودنتان قدرت لایزال اندیشه‌تان است.


رســــــــــتار یعنی رهاشده٬ و اینجا مأمن تابو‌های اوست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر